داستانی از بقای یک تهیهکننده در سالهای طلایی سینمای ترکیه که با نام یشیلچام شناخته میشود. سمیح آتش، تهیهکننده جوان، خوشقیافه و جاهطلبی است که مالک شرکت آتش فیلم است. وقتی شریک تجاریاش وهبی به او خیانت میکند، سمیح مجبور میشود همه چیز را رها کند و سفری را از صفر آغاز کند. او بلافاصله شرکتی جدید به نام بویوک آتش فیلم تأسیس میکند و قصد دارد هر چه سریعتر یک فیلم موفق بسازد تا در صنعت سینمای ترکیه دوام بیاورد. در عین حال، او تلاش میکند تا همسر سابق فراموشنشدنیاش، مینه جانسو، بازیگر مشهور یشیلچام، را دوباره به دست آورد. هاکان، که هم شریک سمیح و هم برادر مینه است، تولین را به سمیح معرفی میکند، کسی که بهطور اتفاقی او را دیده و معتقد است که ستارهای درخشان است. تولین، دختری جوان و بااستعداد، بهآرامی تعادل زندگی سمیح را تغییر خواهد داد.